خبرگزاری آمریکای بلومبرگ ادعا کرد رئیسجمهوری روسیه ماه گذشته میلادی موافقت کرده به دونالد ترامپ در موضوع مذاکرات هستهای با ایران کمک کند.
به گزارش همشهری آنلاین کیهان نوشت: بلومبرگ به نقل از منابع فاقد هویت مشخص مینویسد: روسیه موافقت کرده است تا به دولت دونالد ترامپ برای برقراری تماسها با ایران در زمینه مسائلی همچون برنامه هستهای جمهوری اسلامی و حمایت تهران از نیروهای نیابتی منطقهای ضدآمریکا، کمک کند. دونالد ترامپ در جریان تماس تلفنی با ولادیمیر پوتین در ماه فوریه، تمایل خود را نسبت به این موضوع مستقیماً ابراز کرده بود و مقامات ارشد دولت او نیز چند روز پس از این تماس، در جریان مذاکرات با همتایان روس خود در عربستان سعودی، این موضوع را مطرح کردند. این در حالی است که هنوز مقامات کاخسفید به درخواستها برای اظهارنظر در این زمینه پاسخ ندادهاند و روسیه و ایران نیز هنوز این موضوع را تأیید یا تکذیب نکردهاند.
خبرگزاری بلومبرگ به نقل از منابع آگاه که از افشای هویت خود خودداری کردهاند، گزارش داده است که مقامات ارشد آمریکا و روسیه، از جمله مارکو روبیو و سرگئی لاوروف وزرای امور خارجه دو کشور، در جریان نشست اخیر خود در ریاض در تاریخ ۱۸ فوریه، درباره تمایل واشنگتن نسبت به کمک مسکو برای حلوفصل مسائل مربوط به ایران گفتوگو کردهاند.
دمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین، در اینباره گفته است روسیه معتقد است که آمریکا و ایران باید همه مشکلات خود را از مسیر مذاکره حل کنند و مسکو آماده است تمام توان خود برای دستیابی به این هدف را به کار گیرد.
دونالد ترامپ از زمان بازگشت به کاخسفید سیگنالهای متفاوتی درباره ایران ارسال کرده است. رئیسجمهوری آمریکا ماه گذشته کمپین «فشار حداکثری» خود بر ایران را بازگرداند که شامل تلاشهایی برای به صفر رساندن صادرات نفت این کشور سایت اصلی بت فوروارد به منظور جلوگیری از دستیابی تهران به سلاح هستهای است.
بلومبرگ با اشاره به مخالفت رهبر انقلاب، با مذاکره با آمریکا و همچنین اظهارات اخیر مسعود پزشکیان رئیسجمهور، مینویسد: مشخص نیست تهران تا چه اندازه از ارسال هرگونه پیام واشنگتن از طریق مسکو استقبال کند.
فضاسازی گاه و بیگاه رسانههای آمریکایی مبنی بر واسطه تراشیدن برای مذاکره با ایران در حالی است که مشکل جمهوری اسلامی ایران با آمریکا و ترامپ، بیصفتی و عهدنشناسی و خدعه و خیانت رژیم آمریکاست و نه فقدان میانجی و واسطه. نوع دولتهای آمریکا در چند ده گذشته توافقات انجامشده را نقض کرده و نشان دادهاند که هیچ تعهدی را نمیشناسند. آخرین این خدعه، در برجام و سپس انتقال شش میلیارد دلار پول بلوکهشده ایران از کرهجنوبی به قطر اتفاق افتاد. از دولت بوش پدر و بوش پسر تا اوباما و ترامپ و بایدن، جملگی در این بیصفتی و خباثت همسان بودهاند.
اگر روزگاری ایران به بیچشمورویی رژیم آمریکا معترض بود، اکنون متحدان آمریکا در اروپا (از اوکراین تا دانمارک و آلمان و فرانسه)، کانادا و... نیز اذعان دارند که آمریکا مطلقاً قابلاعتماد نیست.
البته علاوهبر حقوق نقضشده ملت ایران در برجام، خون شهید سلیمانی هم بر گردن آمران این جنایت به ویژه دونالد ترامپ سنگینی میکند.
نهایتاً باید به روسها یادآور شد که رژیم آمریکا فارغ از رئیس دولت دموکرات یا جمهوریخواه مطلقاً قابل اعتماد نیست و بنابراین روسیه حتی در موضوعات دوطرفه با واشنگتن هم نباید برای چندمینبار در دام رقیب آمریکایی بیفتد؛ چنان که در دوره گورباچف و پس از آن در ماجرای توافقات هستهای و موشکی و امنیتی افتاد و ناگهان ناتو را پشت مرزهای خود در اوکراین یافت.
واشنگتن و کییف امشب توافقنامه ای در زمینه همکاری های معدنی امضا خواهند کرد.
ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین در سفر به آمریکا تلاش داشت در ازای امضای توافقنامه معدنی با واشنگتن، حمایت دولت ترامپ را از کی یف در جنگ با روسیه جلب کند. با این حال، این توافق در نهایت با مجادله لفظی زلنسکی و ترامپ امضا نشد.
بر این اساس، خبرگزاری رویترز به نقل از چهار منبع آگاه اعلام کرد آمریکا و اوکراین امشب توافقنامه سایت اصلی بت فوروارد همکاریهای معدنی را امضا خواهند کرد. این توافق در حالی نهایی میشود که هفته گذشته، پس از یک دیدار پرتنش در کاخ سفید، روند آن متوقف شده بود.
بر اساس این گزارش، دونالد ترامپ به مشاوران خود گفته است که قصد دارد این توافق را در سخنرانی امشب خود در کنگره اعلام کند. این اقدام پس از آن صورت میگیرد که ترامپ روز دوشنبه کمکهای مالی به اوکراین را به حالت تعلیق درآورد.
زلنسکی در ابتدا در مورد این توافق مردد بود، زیرا بر اساس آن، آمریکا به منابع معدنی کمیاب اوکراین دسترسی پیدا میکند و در مقابل، کمکهای مالی خود به این کشور را ادامه میدهد.
با این حال، او هفته گذشته آماده امضای توافق بود، اما در جریان نشست کاخ سفید، ترامپ و معاونش، جی دی ونس با لحنی تند در برابر دوربینهای خبری او را تحت فشار قرار دادند که باعث تأخیر در امضای توافق شد.
جزئیات نهایی این توافق که انتظار میرود امشب اعلام شود، هنوز مشخص نشده است.
اوکراین در نظر دارد در برابر دادن امتیازات اقتصادی در این توافقنامه، تضمینهای امنیتی از آمریکا دریافت کند. با این حال، دولت ترامپ بارها تاکید کرده است اوکراین هرگز به سازمان ناتو ملحق نخواهد شد و این کشورهای اروپایی هستند که در نهایت باید اقدام به اعزام نیروهای حافظ صلح خارج از ائتلاف ناتو به این کشور کنند.
شروط ادعایی آمریکا برای توافق با ایران
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:نماینده آمریکا مدعی شد: اگر ایران خواهان توافق (هستهای) است، مسیر آن با توقف فعالیتهای تشدیدکننده هستهای، انجام تعهدات پادمانی، ایجاد اعتماد بینالمللی و اجازه دادن به آژانس برای ارائه اطمینان از صلحآمیز بودن برنامه هستهایاش آغاز میشود.
هوارد سولومن کاردار موقت نمایندگی ایالات متحده آمریکا نزد سازمانهای بینالمللی مستقر در وین روز سهشنبه در نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی ادعا کرد: «اگر ایران خواهان توافق (هستهای) است، مسیر آن با توقف فعالیتهای تشدیدکننده هستهای، انجام تعهدات پادمانی، ایجاد اعتماد بینالمللی و اجازه دادن به آژانس برای ارائه اطمینان از صلحآمیز بودن برنامه هستهایاش آغاز میشود. »
وی در تداوم سیاهنمایی درباره پیشرفتهای هستهای کشورمان مدعی شد: «محتوای گزارش مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی (درباره ایران) بهشدت نگرانکننده است. این گزارش تهدیدی وجودی را که برنامه هستهای ایران برای جامعه بینالمللی ایجاد میکند، برجسته میسازد. ایران تنها کشوری در جهان است که بدون داشتن سلاح هستهای، اورانیوم با غنای بالا تولید میکند. ایران بهجای تلاش برای ایجاد اعتماد، همچنان به گسترش برنامه خود و استقرار سانتریفیوژهای پیشرفته ادامه میدهد، آن هم بدون هیچ توجیه معتبر غیرنظامی.»
نماینده دائم روسیه در سازمانهای بینالمللی در وین درباره تهدیدات اروپا برای فعالسازی مکانیزم ماشه علیه ایران تصریح کرد: ما چنین لفاظی را نه تنها غیرمسئولانه، بلکه غیرقانونی میدانیم.
دیپلمات آمریکایی با تکرار ادعاهای نخنما گفت: «متأسفانه ایران در مسیر تشدید تنشهای هستهای خود مصممتر شده است. به نظر میرسد که ایران یا قصد دارد جامعه بینالمللی را تحت فشار قرار دهد، یا بهطور خطرناکی به سمت دستیابی به سلاح هستهای حرکت میکند. صریح بگویم: این یک استراتژی بسیار خطرناک برای ایران است و ما تحت فشار قرار نخواهیم گرفت.»
وی در ادامه فضاسازی تبلیغی علیه برنامه صلحآمیز هستهای کشورمان ادعا کرد: «ادامه کارشکنی ایران در برابر نگرانیهای دیرینه پادمانی و امتناع از اجرای تعهدات قانونی پادمانی خود، کاملاً غیرقابلقبول است. ایران باید شفافیت بیشتری ایجاد کند، نه اینکه آن را کاهش دهد. ایران باید پروتکل الحاقی را اجرا کند، نه اینکه بازرسیها را محدود سازد. ایران باید بت فوروارد تولید اورانیوم با غنای بالا را متوقف کند، نه اینکه آن را تسریع نماید و باید با پذیرش بازرسان آژانس موافقت کند، نه اینکه راستیآزمایی آژانس را تضعیف کند.»
کاردار آمریکا با اشاره به اقدامات ایران در چارچوب قانون راهبردی مجلس (قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران) گفت: «ایران پس از آنکه برخلاف تعهدات پادمانی خود، تغییرات در سانتریفیوژهای پیشرفته در فردو را اعلام نکرد، اقدام به لغو مجوز بازرسان آژانس کرد. بازرسان این تغییرات را در فردو شناسایی کردند و ذرات اورانیوم با غنای بیش از ۸۰ درصد را در آنجا کشف نمودند. پاسخ ایران به این مسئله، لغو اعتبار بازرسان بود. بار دیگر، رفتار ایران به همان اندازه که آشکار است، محکوم است.»
سولومن ادعا کرد که ادامه این مسیر، «فقط ایران را بیشتر از اهداف و توافقی که به دنبال آن است، دور خواهد کرد»
برنامه صلح آمیز هستهای ایران همواره تحت فشارهای سیاسی و اتهامات بیاساس غرب قرار داشته است.
پیش از برجام، کشورهای غربی با امنیتیسازی این موضوع، تلاش کردند با ابزار تحریم و تهدید نظامی علیه ایران اقدام کنند، اما بسته شدن پرونده «ابعاد احتمالی نظامی» (PMD) در سال ۱۳۹۴، این بهانه را از میان برد.
ایران پس از امضای برجام به همه تعهدات خود پایبند ماند، اما آمریکا در سال ۱۳۹۷ به طور یکجانبه از توافق خارج شد و اروپا نیز نتوانست تعهدات خود را اجرا کند.
در نتیجه، ایران در چارچوب حقوق برجامی خود، گامهایی در کاهش تعهدات برداشت. مذاکرات احیای برجام نیز به دلیل تعلل و زیادهخواهیهای غرب به نتیجه نرسید.
با وجود این، ایران همچنان به تعامل دیپلماتیک و همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی ادامه داده و اعلام کرده است که در صورت بازگشت طرفهای مقابل به تعهدات خود، آماده احیای توافق است.
مذاکرات اخیر با تروئیکای اروپایی در ژنو نیز نشاندهنده تمایل تهران به حلوفصل موضوع از طریق دیپلماسی، مشروط به ارائه ضمانتهای واقعی برای رفع تحریمهاست.
ایران بارها تأکید کرده است که مسیر دیپلماسی تنها در صورتی نتیجهبخش خواهد بود که طرفهای غربی اراده واقعی برای عمل به تعهدات خود داشته باشند و از فشارهای یکجانبه دست بردارند.
مقامهای جمهوری اسلامی تاکید دارند که برای دستیابی به توافقی پایدار و قابل اعتماد که تحریمها را بهصورت تضمینشده لغو کند و مانع از سوءاستفاده در آینده شود، آمادگی دارد.
کریدور اقتصادی شرق-غرب، یک مسیر راهبردی است که کشورهای جنوب غرب آسیا و آسیای مرکزی از جمله افغانستان، جمهوریهای آسیای مرکزی، هند، ایران و پاکستان را به یکدیگر متصل میکند. این پروژه از طریق ایجاد زیرساختهای حملونقل فرامرزی، امکان جابهجایی سریعتر و کارآمدتر افراد، کالاها، خدمات و انرژی را فراهم کرده و نقشی کلیدی در توسعه تجارت منطقهای ایفا میکند.
این کریدور نهتنها ظرفیتهای اقتصادی منطقه را افزایش میدهد، بلکه به دلیل نقش کلیدی ایران و افغانستان در مسیر آن، ابعاد ژئوپلیتیکی مهمی نیز دارد. از یک سو، کشورهای منطقه در تلاشاند از این مسیر برای توسعه همکاریهای اقتصادی بهره ببرند، اما از سوی دیگر، ایالات متحده و اروپا به شدت با هر پروژهای که از خاک افغانستان عبور کند یا ایران را از طریق خط لوله گاز به بازارهای انرژی جنوب آسیا متصل کند، مخالفت خواهند کرد.
مخالفت غرب با این کریدور عمدتاً ناشی از ملاحظات ژئوپلیتیکی و اقتصادی است. این مسیر میتواند به کاهش وابستگی کشورهای منطقه به غرب منجر شود و ایران را به یک هاب انرژی و ترانزیتی کلیدی در جنوب آسیا تبدیل کند. از همین رو، تحریمها و فشارهای دیپلماتیک برای محدودسازی چنین پروژههایی از سوی واشنگتن و بروکسل به کار گرفته شده است.
اندیشکده «رند» در گزارشی ویژه به بررسی امکان سنجی کریدور اقتصادی شرق-غرب برای آسیای جنوبی و مرکزی پرداخته که در بخش خلاصه این گزارش آمده است: کریدور اقتصادی شرق-غرب (EWEC) بهعنوان طرحی معرفی شده که کشورهای جنوب غرب و آسیای مرکزی، شامل افغانستان، جمهوریهای آسیای مرکزی، هند، ایران و پاکستان را از طریق زیرساختهای حملونقل فرامرزی برای جابهجایی افراد، کالاها، خدمات و انرژی به یکدیگر متصل میکند.
این طرح از لحاظ مقیاس و جاهطلبی بسیار گسترده است و باید به نفع تمامی کشورهای منطقه باشد. با این حال، تاریخ گذشته نشاندهنده سابقهای تاریک از پروژههای ناتمام و زیرساختهای هدررفته است که هزینهای معادل میلیاردها دلار را به این منطقهای تحمیل کرده است. بسیاری از این پیشنهادها فراتر از مطالعاتی که صرفاً امکانسنجی اقتصادی پروژهها را روی کاغذ نشان میدادند، پیش نرفتند. اما چه چیزی میتواند تغییر واقعی ایجاد کند؟
توسعه موفق یک کریدور اقتصادی معمولاً با اقدامات موفق پیشین در راستای ادغام منطقهای همراه بوده که صرفاً بر زیرساختها متمرکز نبودهاند، مانند ایجاد مناطق آزاد تجاری. زمانی که همه این عوامل به نفع یکپارچگی منطقهای باشند.
برای پاسخ به این پرسش، ابتدا باید بررسی کنیم که چرا پیشنهادهای پیشین با شکست مواجه شدند. مطالعات ما نشان میدهد که علت اصلی این شکستها معمولاً عوامل غیر اقتصادی و در بسیاری از موارد، عوامل مرتبط دیگر بودهاند. این عوامل با شدتهای مختلف شامل وضعیت روابط دوجانبه میان کشورهای عضو، منافع قدرتهای بزرگ در منطقه، تأمین مالی و وضعیت داخلی کشورها از نظر ثبات مدنی بوده است.
توسعه موفق یک کریدور اقتصادی ممکن است؟
اگرچه روابط دوجانبه پایدار و نظم داخلی کشورها برای موفقیت لازم به نظر میرسند، اما این شرایط بدون حمایت قدرتهای بزرگ و دسترسی به منابع مالی کافی، کافی نبودهاند. علاوه بر این، توسعه موفق یک کریدور اقتصادی معمولاً با اقدامات موفق پیشین در راستای ادغام منطقهای همراه بوده که صرفاً بر زیرساختها متمرکز نبودهاند، مانند ایجاد مناطق آزاد تجاری. زمانی که همه این عوامل به نفع یکپارچگی منطقهای باشند، موفقیت ممکن میشود، چنانکه تجربههای گذشته در اروپا و آسیای جنوب شرقی این مساله را نشان داده است.
اما چه عواملی برای کریدور اقتصادی شرق-غرب مهم هستند؟ بسیاری از شرایط در میان کشورهای عضو تغییر کرده است. مهمترین تغییر، ظهور هند بهعنوان یک بازیگر جهانی با ظرفیتهای اقتصادی، نظامی و دیپلماتیک قوی و جاهطلبی بیوقفه برای دستیابی به جایگاه یک قدرت بزرگ است.
دوم، جمهوریهای آسیای مرکزی در حال ادغام اقتصادی هستند و برخی از آنها، بهویژه قزاقستان، بهدنبال شرکای تجاری و سرمایهگذاری فراتر از روسیهاند.
سوم، دولت طالبان در افغانستان پس از خروج آمریکا در سال ۲۰۲۱ پیشرفتهای قابلتوجهی در زمینه امنیت داخلی، توسعه اقتصادی و روابط تجاری داشته است.
چهارم، پاکستان از سال ۲۰۲۳ یک الگوی توسعهای جدید را در پیش گرفته که در آن سرمایهگذاری مستقیم خارجی مبتنی بر بازار نقش عمدهای ایفا خواهد کرد.
ظهور چین و واکنش رقابتی آمریکا
مهمترین تغییر در محیط خارجی، ظهور چین و واکنش رقابتی ایالات متحده است که پیامدهای منطقهای این تحولات میتواند چشمگیر باشد. از حدود سال ۲۰۱۷، چین و ایالات متحده برای نفوذ در کشورهای مختلف رقابت میکنند. برای این منظور، آنها از ظرفیتهایی استفاده میکنند که قدرتهای کوچکتر قادر به برابری با آن نیستند و فعالیتهای نفوذسازی را به نحوی تغییر میدهند که با اهداف خودشان همسو باشد. در صورتی که سیاستهای چین و ایالات متحده با منافع منطقه همخوانی نداشته باشد، قدرتهای کوچکتر ممکن است در برابر این نفوذ مقاومت کنند، اما حتی قویترین قدرت در منطقه نیز به تنهایی یا حتی در ائتلاف با قدرتهای کوچکتر منطقه، توان رقابت با هیچیک از قدرتهای بزرگ را نخواهد داشت.
بهطور خلاصه، اگرچه تحولات داخلی ممکن است عاملیت برخی کشورهای منطقه را افزایش داده باشد، اما تحولات خارجی به نظر میرسد میتوانند پیامدهای منفی قاطعی برای کشورهای درگیر در این کریدور داشته باشند. موفقیت کریدور اقتصادی شرق-غرب تا حد زیادی به منافع قدرتهای بزرگ در منطقه بستگی دارد. برای مثال، ایالات متحده و اروپا با هر پروژهای که از افغانستان عبور کند یا ایران را از طریق خط لوله گاز به بازارهای انرژی جنوب آسیا متصل کند، مخالفت خواهند کرد.
همچنین چین ممکن است نگران این باشد که کریدور اقتصادی شرق-غرب بیشترین منفعت را برای هند داشته باشد، کشوری که با آن روابط سیاسی چندان خوبی ندارد. بااینحال، چین نیز از کریدور اقتصادی شرق-غرب سود خواهد برد، زیرا این کریدور از شهرهای بزرگ پاکستان مانند کراچی، لاهور و اسلامآباد عبور میکند که از طریق پروژه «ابتکار کمربند و جاده» چین، تحت عنوان «کریدور اقتصادی چین-پاکستان» و همچنین جاده قدیمی «قرهقروم»، که اکنون به یک بزرگراه شش بانده در حال توسعه است، به چین متصل هستند. از این رو، کریدور اقتصادی شرق-غرب به چین اجازه خواهد داد تا کالاهای خود را به افغانستان، ایران و هند صادر کند.
در مجموع، این تحولات داخلی و خارجی، این چالش را مطرح میکنند که آیا کشورهای عضو کریدور اقتصادی شرق-غرب بهطور مشترک ظرفیتهای لازم، اعم از اقتصادی و غیر اقتصادی برای ساخت این کریدور را دارند یا خیر. این پرسش مطرح است که برنامه راهبردی که بتواند کریدور اقتصادی شرق-غرب را به واقعیت تبدیل کند، چیست؟
فشار به ایران از سوی دو قدرت جهانی
در مسیر توسعه کریدور اقتصادی شرق-غرب، هرچند چین و آمریکا در ظاهر در بسیاری از مسائل تجاری و اقتصادی رقابت دارند، اما در زمینه نفوذ و تأثیرگذاری بر ایران و پروژههای منطقهای، ممکن است همزمان با فشارهایی به ایران وارد کنند، با هدف تأثیرگذاری بر استراتژیهای اقتصادی و سیاسی این کشور.
آمریکا و تحریمها: آمریکا بهطور مداوم سیاستهایی را اتخاذ کرده که بهویژه از طریق تحریمها و محدودسازیهای اقتصادی، ایران را از مشارکت در پروژههای بت فوروارد بزرگ منطقهای و جهانی بازدارد. این کشور به دنبال کاهش وابستگی کشورهای جنوب آسیا به ایران است، بهویژه در زمینه انرژی و ترانزیت، تا جایگاه ایران را در بازارهای جهانی تضعیف کند.
چین و تعاملات اقتصادی با ایران: از سوی دیگر، چین بهعنوان یکی از بزرگترین شرکای اقتصادی ایران، در بسیاری از پروژهها و قراردادهای بزرگ ایران شریک شده است، از جمله در بخشهای انرژی، زیرساختها و حملونقل. اما چین در زمینههایی نیز بهطور غیرمستقیم ممکن است به خواستههای آمریکا توجه کند، به ویژه در روابط خود با کشورهایی که از تحریمهای آمریکا پیروی میکنند.
منافع متضاد چین و آمریکا در ایران: در حالی که چین در تلاش است تا با تقویت روابط اقتصادی با ایران، دسترسی به منابع انرژی این کشور را تأمین کند، آمریکا تلاش دارد با استفاده از سیاستهای تحریمی و دفاع از متحدان منطقهای خود، از گسترش نفوذ ایران جلوگیری کند. این وضعیت ممکن است به نوعی رقابت پنهانی و منافع متضاد میان چین و آمریکا در ایران منجر شود، بهویژه در پروژههایی که از ایران عبور میکنند.
در نهایت، چین و آمریکا بهطور مستقیم علیه ایران اقدام نمیکنند، بلکه سیاستهای هرکدام ممکن است بهطور غیرمستقیم به محدودسازی توان اقتصادی و ژئوپلیتیکی ایران در منطقه کمک کند.
بازارهای جهانی این روزها تحت تأثیر اخبار سیاسی مانند تعرفههای آمریکا و مذاکرات صلح اوکراین-روسیه قرار دارند. در عین حال، دادههای اقتصادی مهمی مانند اشتغال آمریکا، شاخص مدیران خرید و تورم اروپا نیز در کانون توجه سرمایهگذاران است. انتظار میرود نرخ بیکاری آمریکا تغییر نکند و رشد دستمزدها 0.3 درصد باشد که میتواند بر تصمیمات بازار تأثیر بگذارد.
به گزارش اقتصادنیوز، در حالیکه بازارهای جهانی در این روزها عمدتا تحت تاثیر اخبار سیاسی مربوط به تعرفههای دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا و صلح اوکراین و روسیه قرار دارند؛ برخی دادههای اقتصادی مهم چون «اشتغال آمریکا» مدنظر سرمایهگذاران در بازارهای جهانی قرار گرفته است. در همین حال، در هفتههای گذشته دادههای اقتصادی نرم مانند شاخص اعتماد مصرفکنندگان، نگرانیهایی را مبنی بر احتمال وقوع رکود در اقتصاد آمریکا ایجاد کرده است؛ و بنابراین هرگونه نشانهای که این فرضیه را تقویت کند، میتواند بر تصمیمات سرمایهگذاران تاثیر بگذارد.
شاخص مدیران خرید و اشتغال آمریکا
براساس آنچه اکوایران گزارش داده است، علاوه بر این، شاخص مدیران خرید آمریکا این هفته در تقویم اقتصادی بازارهای جهانی قرار دارد. در چنین شرایطی، فعالان بازار این انتظار را دارند که اعداد شاخص مدیران خرید بخش تولید و خدمات این کشور، نزدیک به ماه گذشته باشد؛ با اینحال ممکن است در بخش خدمات اعداد پایینتر از انتظار بازارها مشاهده شود.
دادههای اشتغال آمریکا نیز در این هفته از جمله دادههای مهم اقتصادی است. انتظار میرود کسبوکارهای بخش خصوصی کمتر از 150 هزار استخدام جدید داشته باشند. از سوی دیگر، انتظار فعالان بازار این است که حدود 140 تا 180 هزار شغل در اقتصاد آمریکا ایجاد شود و نرخ بیکاری بدون تغییر بماند. همچنین رشد دستمزدها نیز 0.3 درصد پیشبینی میشود.
بهطور کلی انتظار میرود که دادههای اشتغال سینگالی خنثی را به بازار مخابره کند که نه نشاندهنده رونق اقتصادی است، و نه رکود. اما بخش درآمد در اینجا مورد توجه سرمایهگذاران خواهد بود؛ بهطوری که اگر رشد آن بالاتر از 0.3 درصد باشد، از سوی میتواند نشاندهنده تقویت مصرف و رونق اقتصادی در آینده نیز باشد.
در همین حال، نوسانات بازارها در هفته گذشته که شامل کاهش طلا و بیتکوین و توقف رشد بازار سهام میشود، نشانهای از حاکمشدن «تجارت رکودی» (تجارتی بر مبنای این فرضیه که رشد اقتصادی آمریکا درحال کاهش است) در بازارهای بت فوروارد جهانی است. اما در این شرایط که انتظارات تورمی بلندمدت کاهش یافته، دلار آمریکا میتواند مسیری متفاوت را طی کند و در بازارهای جهانی تقویت شود؛ چراکه با افزایش نگرانیهای اقتصادی در آمریکا و جهان، عرضه این ارز در بازارهای جهانی کاهش مییابد. آنهم در شرایطی که همه کشورها به دلار آمریکا نیاز دارند. در اینجا باید گفت که اما در چنین شرایطی که انتظارات برای رکود اقتصادی افزایش یافته، ادامه مسیر صعودی طلا دشوار خواهد شد.
جلسه بانک مرکزی اتحادیه اروپا
جلسه بانک مرکزی اروپا برای تعیین نرخ بهره نیز این هفته برگزار خواهد شد. انتظار میرود نرخ بهره در این جلسه 0.25 واحد درصد کاهش یابد. اما بدون شک سرمایهگذاران سخنرانی کریستین لاگارد، رئیس این نهاد را برای یافتن سیگنالهایی درباره مسیر آینده سیاست پولی دنبال میکنند.
در کنار این دادههای اقتصادی، سخنرانیهای بسیاری در این هفته از سوی مقامات بانکهای مرکزی انجام میشود که سخنرانی جروم پاول، رئیس فدرال رزرو آمریکا نیز در میان آنهاست.
تورم در اتحادیه اروپا
میزان تورم اتحادیه اروپا در این هفته نیز در تقویم اقتصادی بازارهای جهانی قرار دارد. طبق آماری که در هفته گذشته درباره کشورهای اروپایی منتشر شده، میزان تورم فرانسه، پایینتر از انتظارها و این نرخ در آلمان کاهشی نبوده است.
همچنین بازارهای جهانی در انتظار اعلام تعرفههای احتمالی آمریکا بر اروپا هستند. آنهم در شرایطی که اختلاف بهوجود آمده در مسیر صلح اوکراین و روسیه، میتواند قیمت نفت را افزایش دهد؛ مسالهای که میتواند بر اقتصاد اروپا و یورو اثر منفی داشته باشد. گفته میشود، در چنین شرایطی وزن اتفاقات سیاسی، نسبت به دادههای اقتصادی بیشتر است.