اخبار اقتصاد حوزه بین الملل نشان می دهد با نزدیک شدن به سوت پایان جنگ روسیه با اوکراین احتمال کاهش تورم جهانی و کاهش قیمت مواد غذایی در ایران نیز وجود دارد.
اقتصاد
اوایل سال ۲۰۲۲ بود که روسیه و اوکراین بر سر عضویت کییف در ناتو با یکدیگر درگیر شدند. این درگیری در کنار تبعات انسانی که فقط از یکجهت به کشتهشدن صدها هزار نفر از هر دو طرف منجر شده، برای بازار بینالمللی محصولات کشاورزی و نهادههای دامی هم خبر خوبی نبود چرا که هر دوی این کشورها با تولید سالانه دهها میلیون تن محصولات کشاورزی و علیالخصوص گندم از جمله بزرگترین و اصلیترین صادرکنندگان این محصولات به بازار جهانی به شمار میروند.
با آغاز جنگ بین مسکو و کییف فقط در یک بازه زمانی ۳ ماهه قیمت نهادههای کشاورزی ۱۰ درصد در بازار جهانی افزایش یافت و به دلایل مختلف این روند ادامه یافت چرا که بلافاصله بخش قابلتوجهی از زمینهای حاصل خیز اوکراین به سایت اصلی بت فوروارد محل درگیری بین ارتش دو کشور تبدیل شد و برداشت از آنها متوقف گردید. روسها همچنین به فاصله کمی از آغاز جنگ برخی از زیر سختهای بندری اوکراین را مورد حمله قراردادند که در همین راستا بندر اودسا، مهمترین بندر اوکراین، هم مورد حمله قرار گرفت و بخش قابلتوجهی از فعالیتهای آن متوقف شد. این بندر اصلیترین مبدأ صادرات محصولات کشاورزی اوکراین به شمار میرود.
اگرچه چند ماه پس از آغاز جنگ با واسطهگری ترکیه و سازمان ملل در قالب یک توافق، روسها با صدور غلات اوکراین به بازار جهانی موافقت کردند؛ اما این توافق به دلیل عدم پایبندی غربیها به تعهداتشان در قبال روسیه، پس از مدتی به تاریخ پیوست.
البته در این مسیر تحریمهای اعمال شده علیه روسیه هم در افزایش قیمت محصولات کشاورزی بیتأثیر نبود چرا که صادرات محصولات کشاورزی را برای این کشور با چالش روبرو کرد و موجب شد تا خریداران در پرداخت پول یا حملونقل محصولات خریداری شده با مشکل مواجه شوند.
اخیراً گفته میشود روسیه و آمریکا در حال گفتگو برای پایاندادن به جنگ در اوکراین هستند. از سوی دیگر برخورد اخیر دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، با ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، در کاخ سفید نیز که به یک مجادله بیسابقه بین رؤسای جمهور دو کشور منجر شد، نشان داد که کشورهای غربی دیگر خیلی بر سر حمایت از اوکراین در برابر روسیه اجماع ندارند و حداقل طرف آمریکایی پس از صرف صدها میلیارد دلار هزینه، که به ادعای ترامپ از ۳۰۰ میلیارد دلار عبور کرده، به این نتیجه رسیده است که این جنگ باید پایان یابد.
مشاجره بین زلنسکی و ترامپ و متعاقباً اظهارات و موضعگیریهای بعدی شخص ترامپ و دیگر مقامات آمریکایی نشان میدهد که کاخ سفید به دلایل مختلف از جمله تلاش برای حل چالشهای اقتصادی داخلی این کشور و مهار تورم، دیگر تمایلی به کمک بیشتر به اوکراین ندارد. ازآنجاکه جنگ اوکراین اساساً با وعده حمایت بیحدومرز کشورهای غربی و بهخصوص کمکهای فراوان تسلیحاتی آمریکا شکل گرفت و شدت یافت، این جنگ بهاحتمال زیاد با عقبنشینی آمریکا از ادامه حمایت از اوکراین و بالاگرفتن تنش بین کییف و واشینگتن، وارد مرحله جدید کاهش تنش و احتمالاً صلح خواهد شد.
بیانات رهبر انقلاب یادآور واقعهای بود که برخی سعی کردند آن را از یادها برده و دوباره فضای سیاسی کشور را شرطی کنند!
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*********
سخنان رهبر معظم انقلاب درباره تجربه تلخ مذاکره با آمریکا یک یادآوری از وقایعی بود که ۸ سال کشور را معطل توافقی کرد که عاقبت از بین رفت.
بیانات آقا مورد توجه رسانههای اصلاحطلب قرار گرفته است، اما در آینده باید دید که آیا این پیام به همه اصلاحطلبان رادیکال رسیده است یا نه! روزنامه ایران درباره شرافتمندانه نبودن مذاکره با ترامپ نوشته است:
تعبیر رهبر معظم انقلاب مبنی بر اینکه در شرایط فعلی مذاکره با آمریکا شرافتمندانه نیست، کاملاً درست است، زیرا نوع برخورد آمریکاییها به گونهای است که میخواهند امور مدنظر خود را به ایران تحمیل کنند. به تعبیری رساتر، آمریکاییها میخواهند خواستهها و زیادهخواهیهای خودشان را از طریق مذاکره محقق کنند. بنابراین زمانی که نمیخواهند یا قادر نیستند از طریق نظامی به نتیجه دلخواه برسند، تهدیدهایی را نسبت به دیگر کشورها از جمله ایران مطرح میکنند و در فضای تهدید، بحث مذاکره را پیش میکشند.
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است:
بنابراین واضح است که آمریکاییها بهراستی دنبال مذاکره سازنده نیستند، بلکه صرفاً دنبال آن هستند تا اهداف خود را در فضای مذاکره مبتنی بر تهدید دنبال کنند. به همین دلیل به باور من شرافتمندانه نیست که در فضای تهدید، مذاکره را آغاز کنیم، بویژه اینکه آنان بودند که ابتدا مذاکره را لغو کردند و زیر میز زدند.
روزنامه آرمان امروز با وجود صراحت بیانات رهبر انقلاب باز هم خط مذاکره با ترامپ را پیش برده و مینویسد:
شرایط سیاسی و امنیتی امروز ایران، بیش از هر زمان دیگری، نیازمند تصمیمگیریهای دقیق، مدبرانه و حسابشده است. دولت دکتر پزشکیان که با حمایت مردمی که در انتخابات به آن رأی دادهاند، مسیربت فوروارد دیپلماسی فعال و تعامل با کشورهای مختلف جهان را در پیش گرفته است. سیاست خارجی دولت بر چهار اصل عزت، مصلحت، حکمت و اقتدار استوار است که همان چارچوبهایی است که رهبری برای تعاملات بینالمللی ترسیم کردهاند. در این میان، دولت توانسته با عقلانیت و تدبیر، نیروهای تأثیرگذار مختلف را حول مسائل کلان کشور جمع کند و در مسیر مدیریت بحرانهای سیاسی و اقتصادی گامهای ملموسی بردارد. پروژه وفاق ملی، بهویژه در عرصه داخلی، بهعنوان یکی از راهبردهای دولت برای کاهش تنشها و مدیریت اختلافات مطرح شد و هر چند در مسیر خود با موانع بسیاری مواجه شده است اما نتایج مثبتی در پی داشته است. این مسیر، البته هنوز در مراحل اولیه است و برای تکمیل آن، تلاشهای بیشتری نیاز است.
درباره سخنان رهبر انقلاب و مواضع جریان رادیکال و همسو با غرب بیان چند نکته ضروری است:
سخنان رهبر انقلاب یادآور واقعهای بود که برخی سعی کردند آن را از یادها ببرند و با ایجاد قاعده شرطیسازی همه چیز (آب خوردن و ازدواج و اشتغال جوانان) را مانند دولتهای یازدهم و دوازدهم منوط به توافق با آمریکا کنند، این در شرایطی است که فردی که حالا در کاخ سفید قرار گرفته است، عنوان کرده بود که برجام را پاره میکند و عاقبت بدون هیچ مجازاتی از برجام به طور یکجانبه خارج شد.
در همان دوران بود که دولت وقت در ایران در حالی که تا پیش از این آمریکا را «کدخدا» و اروپا را «آقا اجازه» میخواند به سمت قاره سبز چرخش کرد. از همین زمان دور دیگری از معطلسازی ایران آغاز شد و اروپاییها با وجود قول ایجاد کانالهای مالی و زنده نگه داشتن برجام به تعهدات و قولهای خود عمل نکردند و فقط حرفهایی از ایجاد کانالهایی چون «اینستکس» زده شد.
عد از این دوره بازهم آمریکا رنگ دموکراتیک به خود گرفت و «جو بایدن» رییسجمهور آمریکا شد اما وی به جای اینکه به توافق برجام که در دوره هم حزبی خود یعنی «باراک اوباما» ایجاد شده بود، بازگردد سعی کرد از میراث تحریمی ترامپ و از نقطه بسیار عقبتری مذاکرات را شروع کند.
به نظر میرسد یک جناح سیاسی سعی دارد همه این تجربیات تلخ ایران در بیش از ۸ سال مذاکره با آمریکا بر سر برجام و توافق رفع تحریمها را از یاد ببرد. ترامپ در یادداشتی که برای «فشار حداکثری علیه ایران» نوشته شده و امضاء کرده است، خواهان آن شده که ایران از امنیت خود خصوصا موشکهای بالستیک صرف نظر کند!
منوچهر متکی، وزیر خارجه اسبق کشورمان در اشاره به بیدستاوردی برجام برای ایران تأکید کرد که مذاکرهکنندگان میبایست از مردم عذرخواهی کنند و به آنها بگویند ما اشتباه کردیم.
متکی: مذاکرهکنندگان برجام باید از مردم عذرخواهی کنند
منوچهر متکی، وزیر اسبق امور خارجه و دیپلمات اصولگرا به تازگی طی سخنانی که مشرق آنها را منتشر کرد، در اشاره به برجام گفته است:
"ما بعد از برجام علیرغم یک مقدار کارهای نمایشی که غربیها صورت دادند؛ ۱ دلار جابهجایی مالی نداشتیم که بتوانیم پولی فرستیم یا پولی برای ایران بیاید. یعنی جلوی مبادله پولی ما با دنیا را گرفتند. برجام بنا بود این را حل کند و تحریمها را رفع کند اما نکرد. و به نظر من مذاکرهکنندگان میبایست از مردم عذرخواهی بکنند. -آنها باید بگویند- که ما اشتباه کردیم. ما فکر کردیم اینها چیزی که میگویند را درست میگویند و پای حرفشان هستند. "
او در ادامه به خاطرهای در همین زمینه اشاره میکند و میگوید: من بعنوان یک همکار سابق پرسیدم اگر فردا آمریکا به تعهد خودش عمل نکند –چه میشود؟ اما آنها- گفتند نمیشود. آبروی آمریکا میرود. –ولی- این سادهانگاریست. ما ضمانت دادیم اما ضمانت نگرفتیم. [۱]
*مطالبه آقای متکی برای عذرخواهی مذاکرهکنندگان دولت روحانی یک مطالبه معقول و لازمه حکمرانی پیشرفته است.
به هر حال کسانی در دولتهای یازدهم و دوازدهم از بام تا شام بر طبل مذاکره کوبیدند، همه امور کشور را به آن گره زدند و البته وعدههای فراوانی هم دادند. ولی هیچکدام از وعدههای آنان محقق نشد.
اکنون آیا نباید منتظر عذرخواهی این جماعت بود؟
لازم به اشاره است که در یک حکمرانی پیشرفته و در منظومه فکری ولایت فقیه؛ مذاکره معقول و معامله بده بستان بخاطر منافع مردم هرگز حرام نیست. لکن آنچه در این مسیر حرام تلقی میشود؛ سادهلوحی، توافق یکطرفه و تضمین دادن بدون ضمانت طرف مقابل است.
عذرخواهی اصحاب برجام در قبال اشتباهشان میتواند هموارکننده مسیر تحقق منافع مردم در همه چارچوبهای عقلانی اعم از مقاومت یا مذاکره یا غیره باشد.
***
تقاضای آمریکایی کروبی از دولت پزشکیان
شرق گزارش داد: مهدی کروبی، یکی از محصوران فتنه ۸۸ که در زمان آزادیاش به بیان حرفهای شاذ در سیاست مشهور بود به تازگی در جریان ملاقات با محمدرضا عارف گفته است:
"بهعنوان یک انقلابی که از ابتدا با امام خمینی بودم و از سال۴۲ بارها رنج زندان و تبعید را تجربه کردم، از دولت مصرانه میخواهم ضمن حفظ عزت و شرف کشور، رابطه سیاسی را با آمریکا عادی کند و مسائل و مشکلات را با دولت جدید آمریکا حل و فصل کند."[۲]
*البته از کسی که هنوز بر اشتباه بزرگ خود در فتنه سال ۸۸ اصرار دارد و اهل عذرخواهی و توبه علنی نیست نباید انتظار داشت که اهل تحلیل صحیح نیز باشد و صحنه سیاست و دیپلماسی را به درستی درک کند. لکن از بابت تبیین مسئله باید اشاره کرد که با یک دشمن مسلم مثل آمریکا نمیتوان رابطه عادی داشت!
همچنین است که دشمنی آمریکا با ایران یک دشمنی مدلل و علّی نیست. بلکه یک دشمنی ذاتی و جوهری است. به این معنی که استکبار آمریکایی با ذات اسلام ناب و انقلاب مستضعفین دچار مشکل است و به هر قیمتی در پی دگردیسی یا براندازی آن است.
این نحو دشمنی هم با حل و فصل رفع نمیشود. در واقع مشکل یا پروندهای در میان نیست که اگر حل شود؛ این دشمنی هم تمام شود. (مگر در حالتی دور از ذهن که آمریکا دست از خوی استکباری خود برای همیشه بردارد)
و کروبی و امثال او البته متوجه این معانی نیستند.
با دشمنی مثل آمریکا صرفا میتوان در شرایط خاص و بر اساس منافع ملی به یک معامله بدهبستان اندیشید. معاملهای که البته پیششرطها و ضمانتهای زیادی هم برای تحقق نیاز دارد.
در این باره البته تجربه تلخ برجام نیز برای همه در دسترس و قابل مطالعه است.
درباره خبر مذکور همچنین باید اشاره کرد که اقدام عجیب عارف در ملاقات با یک محصور فتنه ۸۸ نیز با هیچ منطقی قابل پذیرش نیست.
باید هشدار داد که اشتباهات آقای عارف که البته کم هم نیستند وبال دولت و شخص آقای پزشکیان خواهد شد.
قدرت نظامی ایران به روایت "ظریف"
محمدجواد ظریف، وزیر خارجه اسبق کشورمان به تازگی طی سخنانی در محل معاونت راهبردی رییس جمهور با اشاره به قدرت نظامی و امنیتساز ایران در مواجهه با دشمنان خارجی با تأکید بر اینکه اگر موشکهای ما در وعده صادق ۱ و ۲ به مراکز جمعیتی و سربازان اسرائیلی برخورد می کرد آنوقت قدرت واقعی ما نمایان میشد، گفت: اما تصمیم ایران این نبود و آنها (اسرائیلیها) در حال پخش کردن این روایت هستند که قدرت آفندی و پدآفندی کشورمان تضعیف شده است.
او همچنین تصریح میکند: جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب با یک بت فوروارد خطر بین المللی مواجه شد چرا که آمریکاییها میخواستند ایران را ساقط کنند و کودتای نوژه و سپس حمله عراق به کشورمان را هم تجربه کردیم. ما با عامل خودباوری که از زمان امام راحل در دل مردم و کشور ریشه کرد و در دوران رهبری مقام معظم رهبری هم ادامه دارد به همراه دو عامل دیگر -یعنی- پشتیبانی مردم و نیروهای مسلح توانستیم بر سختیها فائق آمده و به نقطه امن امروز برسیم.
وزیر خارجه اسبق کشورمان میافزاید: ایران امروز بعد از ۲۲۰ سال به موقعیتی رسیده که نه آمریکا و نه اسرائیل یا هیچ کشور دیگری نمیتواند به این فکر کند که به کشورمان حمله کنند و قسر در بروند؛ همانگونه که رهبری فرمودهاند دوران بزن درو تمام شده است.[۳]
*سخنان آقای ظریف که در هنگامه تهدیدات ترامپ مطرح شده بسیار مغتنم هستند و نشان میدهد که در ذهن دولتمردان یک نگاه صحیح نسبت به قدرت دفاعی ایران و امنیتساز بودن هژمونی ایران شکل گرفته است.
اغتنام این سخنان از آنروست که شکلگیری بنیادهای تحلیلی صحیح در ذهن مسئولان میتواند در جلوگیری از بروز "محاسبه غلط" و مثلا مذاکره غلط مؤثر باشد.
کما اینکه به یاد داریم همین چند سال قبل چطور در ذهن یکی از مسئولان محاسبهی غلطی درباره قدرت دفاعی ایران وجود داشت و هزینههایی هم برای کشور ایجاد شد.
معالوصف امروز و به فضل الهی از آن اغلاط ذهنی عبور کردهایم و اکنون وقت بسط و تثبیت و نهادینهسازی این باورها در ذهن همگان است.
خدمات و دستاوردهای انقلاب اسلامی سال ۵۷ هنگامی در ذهن مردم، نسلهای نو و نسلهای آینده نهادینه میشود که قبلا در ذهن مسئولان و خواص کشور نهادینه شده باشد.
برخی از چهرههای اصلاحات از جمله عمادالدین باقی به نتیجهای رسیدهاند که نظام جمهوری اسلامی ایران از ابتدا بر آن تأکید داشت.
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*********
دیروز برای ساعاتی شایعه برکناری یا استعفای محمدرضا فرزین، رئیس کل بانک مرکزی نیز پخش شد که تا لحظه تنظیم این گزارش، صرفاً علی احمدنیا، سرپرست امور اطلاعرسانی دولت آن را در حساب توئیتر خود تکذیب کرد. سیدکامل تقوینژاد، دبیر هیئت دولت نیز که نامش به عنوان جایگزین فرزین مطرح شد خبر انتصاب خود را نادرست دانست.
ماجرای دلار و سکه مورد توجه رسانههای اصلاحطلب قرار گرفته است، روزنامه هممیهن در تیتر یک خود نوشته است:
همتی بهعنوان وزیر پیشنهادی اقتصاد، یکی از چهار وزیری بود که کمترین رای اعتماد را از مجلس دوازدهم گرفت. او که در دوران حسن روحانی نیز رئیس کل بانک مرکزی بود، در آن جایگاه نیز شدیداً از سوی همین طیف مورد انتقاد قرار میگرفت. در جریان روند رای اعتماد، تلاشهای زیادی شد که همتی رای مورد نیاز برای ورود به ساختمان وزارت اقتصاد را به دست نیاورد. با توجه به نوسانات ارزی ماههای اخیر نیز دور از ذهن نبود که همین طیف نمایندگان مجلس ابتدا سراغ همتی بروند. این طرح اواسط دیماه کلید خورد و در ابتدا دو نام کنار هم قرار داشت.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است:
رئیس فعلی بانک مرکزی، یکی از مدیران دولت سیزدهم بود که در دولت وفاق نیز به کار گرفته شد. فرزین بهرغم اینکه در همان جایگاه همتی در دولت روحانی قرار دارد، اما هدف انتقادات تندروها نیست. ظهر دیروز بود که خبری مبنی بر کنار گذاشتن فرزین از بانک مرکزی منتشر شد. این خبر تا پیش از آنکه توسط یک مقام شورای اطلاعرسانی دولت تکذیب شود، از سوی رسانههای مجازی به عنوان علت کاهش قیمت سکه و دلار تفسیر میشد.
البته ذکر این نکته ضروری است که بخشی از تلاطم ارزی ذدر پنج ماه گذشته، ریشه در اظهارات ناسنجیده امثال آقایان همتی، ظریف و عبدالعلی زاده و... دارد که القا کردند دولت در حل مشکلات ناتوان، و ناچار از مذاکره دوباره با عهدشکنان برجام است.
عبور از همتی در حالی در روزنامههای اصلاحطلب کلید خورده است که همتی امروز همان مدیر دولت روحانی است و عوض نشده است، همتی همان فردی است که وقتی تیم تیم روحانی و جهانگیری، قیمت مندرآوردی ۴۲۰۰ تومان را برای دلار تعیین میکردند و روزنامههای اصلاحطلب (اعتماد و سازندگی) از اسحاق جهانگیری برای این قیمت شاهکار، تصویر سوپرمن از جهانگیری منتشر میکردند، زبان به اعتراض میگشود، آقای همتی نیز رئیس بانک مرکزی همان دولت بود!
در سالهای گذشته، فضای سیاسی ایران شاهد مناظرات و چالشهای متعددی پیرامون نوع مواجهه با آمریکا بوده است. از همان ابتدای انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی ایران سیاستی مستقل و مقاومتی را در برابر ایالات متحده اتخاذ کرد، در حالی که برخی جریانهای داخلی، بهویژه اصلاحطلبان، همواره بر مذاکره، تعامل و کاهش تنش با غرب تأکید داشتند.
آخرین نمونه درباره اظهارات عمادالدین باقی است که دل از آمریکاییها کنده است، روزنامه سازندگی مینویسد:
انتشار یک یادداشت کوتاه از عمادالدین باقی با واکنش بیژن عبدالکریمی، استاد دانشگاه بیت فورد روبهرو شد. باقی نوشته بود: «به عنوان کسی که در ۲۵ سال گذشته علیه راهبرد منطقهای و بینالمللی جمهوری اسلامی، دهها مقاله و مصاحبه داشتم با خواندن فرمان ترامپ، احساس توهین و تحقیر و خشم یافتم. مردک تروریست به رژیم قصاب اسرائیل بمبهای ۲۰۰۰ پوندی میدهد که در برابرش مردمی بدون پدافند هستند، آن وقت از موضع متکبرانه عقل کل و فرمانده عالم فرمان میدهد، ایران نباید «موشک و تسلیحات متعارف» (یعنی توان دفاعی) داشته باشد! و با فشار حداکثری میخواهد ۹۰ میلیون نفر را به فقر و فلاکت بکشاند تا اراده جبارانهشان را پیش ببرد اما قطعاً کور خواندهاند. ما برای تغییر، نیازی به دیوانگانی چون ترامپ نداریم». دکتر بیژن عبدالکریمی در این خصوص یادداشتی را نوشت و عمادالدین باقی نیز بر یادداشت عبدالکریمی، پاسخی نگاشت.
با وجود تغییر نگرش برخی چهرههای اصلاحطلب مانند عمادالدین باقی، هنوز هم بخش قابلتوجهی از این جریان از پذیرش واقعیت سر باز میزنند. این افراد همچنان تلاش دارند که شکست سیاستهای خود در قبال آمریکا را توجیه کنند و بهنوعی، مسئولیت این شکست را بر گردن نظام بیندازند.
در حالیکه تاریخ نشان داده است که هرگونه عقبنشینی در برابر آمریکا نهتنها به کاهش فشارها منجر نمیشود، بلکه این کشور را در تحمیل خواستههایش جریتر میکند.
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه دولت روحانی و معاون راهبردی پزشکیان پس از خروج آمریکا از برجام بارها اعلام کرد که این اقدام برخلاف اصول دیپلماتیک است، اما همچنان تأکید داشت که میتوان از طریق مذاکره، آمریکا را به مسیر صحیح بازگرداند. این در حالی است که تجربه نشان داد واشنگتن فقط بهدنبال فشار بیشتر بر ایران است.
ارتباط مشکلات اقتصادی با کارنامه خوب انقلاب اسلامی طی ۴۶ سال گذشته چیست؟ این سؤالی است که در تشریح کارنامه نظام باید به آن نیز پاسخ داد.
محمدرضا باهنر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و از نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با سایت جماران دست به دفاع جانانهای از نظام اسلامی و دستاوردهای انقلاب اسلامی برای مردم ایران زده است.
او در این صحبتها به پیشرفتهای بزرگ نظام اسلامی در عرصههای مختلف، اشارههای مستند و غیر قابل انکاری میکند که در صورت ادامه رژیم پهلوی هرگز ممکن نبودند و در چارچوب توسعه ذاتی حکومتها هم قابل تحقق نیستند.
باهنر گفته است: جامعه ایران حدود ۱۳۰۰ سال سابقه تدین داشت و مخالفت پهلوی با اعتقادات دینی مردم، باعث ایجاد واگرایی بین مردم و حکومت شده بود که روزبهروز هم افزایش مییافت و در طی سالها هم مردم مبارزاتی را در این خصوص انجام دادند که ابتر ماند؛ از جمله در دوره پهلوی اول که اجبار به کشف حجاب مطرح شد و مردم دست به اقداماتی در مقابل حکومت زدند. در سال ۱۳۵۰ نیز یکی از نقاط اوج اقدامات ضدفرهنگی پهلوی رقم خورد و حکومت اقدام به تغییر تاریخ از شمسی به شاهنشاهی کرد. تمام این موارد روی هم جمع و باعث قیام مردم علیه پهلوی شد. امام(ره) نیز یک چهره کاریزما و استثنائی بود که به سرعت توانست اعتماد مردم را جلب کند و طومار ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی را در هم بپیچید.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه اکنون حدود ۹۰ درصد از شهروندان –امروز- کشور کسانی هستند که انقلاب و امام(ره) را درک نکردهاند، بیان داشت: همه این شهروندان به صورت طبیعی این سوال را دارند که مگر انقلاب برای ما چه کرده است که اگر شاه بود نمیتوانست انجام دهد. اگر ما این گونه به این سوال پاسخ دهیم که جمهوری اسلامی برای کشور دانشگاه، راه، بندر و... ساخته است، مردم میگویند همه دنیا در طی این ۴۰ سال پیشرفت کرده و شما هم پیشرفت کردهاید، شما چه کردهاید که بقیه نکردهاند؟
باهنر میافزاید: در سال ۵۷ ما به استناد گزارشهای سازمان ملل، یونسکو و... در بسیاری از شاخصها مانند توسعه استانی که خود تجمیعشده معیارهای سطح آموزش، بهداشت، رفاه و... است، در بین ۲۰۰ کشور رتبه حدودا ۱۵۰ را داشتیم، اما اکنون رتبهمان به زیر ۲۰ رسیده است. یعنی در آن زمان ۲۰۰ دوچرخهسوار در حال مسابقه با یکدیگر بودند و انقلاب یکی از این دوچرخهسواران را پیاده کرده و خودش سوار شده و شروع کرده به رکاب زدن و دوچرخه را از جایگاه ۱۵۰ام رسانده به جایگاه بیستم. یعنی این نظام از ۱۳۰ کشور دیگر سریعتر حرکت کرده است.
وی با اشاره به پیشرفت کشور در فناوریهای نوین، بیان کرد: تا پیش از انقلاب ما حتی چراغ نفتی را وارد میکردیم و خودمان نمیتوانستیم، بسازیم. اما اکنون در فناوری هستهای، نانو، هوافضا و... جزو ۱۰ کشور نخست هستیم. تمام این پیشرفتها در شرایطی رخ داده که ما درگیر ۸ سال جنگ نابرابر بودیم و ۷، ۸ استان ما شخم خورده بود. حتی زمانی که صدام به ما حمله کرد، عمده کشورها پشت سر عراق بودند. یعنی صدام میگ روسی، سوپر اتاندارد فرانسوی، تانک چیفتن انگلیسی، بمبهای شیمیایی آلمانی و آواکس آمریکایی داشت و کشورهای عربی نیز در کنار عراق بودند. در مقابل ما که در سالهای ابتدایی انقلاب بودیم نه تجربهای داشتیم و نه کشوری پشت سر ما قرار داشت.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه طبق اعلام سازمان ملل، در زمان بت فوروارد جنگ تحمیلی هزار میلیارد دلار به زیربناهای ایران خسارت وارد شد، عنوان کرد: در تمام ۲۰۰ سال قبل از انقلاب و ادواری که حکومتمان تحت سلطه آمریکا و انگلیس بود، هر زمانی که با یکی از همسایگانمان درگیر میشدیم، یک بخش بزرگی از خاک کشور را از دست میدادیم. حتی پهلوی دوم نیز بحرین را داد رفت. دفاع مقدس تنها جنگی بود که یک طرف همه دنیا قرار داشتند و یک طرف ما دستخالی بودیم، اما در پایان این ۸ سال ما یک وجب از خاک کشور را ندادیم. بعد هم که دوره سازندگی آغاز شد. خداوند به درجات مرحوم هاشمی رفسنجانی بیفزاید. در نتیجه دوره سازندگی که ایشان به راه انداخت، ما ظرف ۱۰ سال تمام خرابیهای ناشی از جنگ را بازسازی کردیم. در حالی که به عنوان مثال جنگ ویتنام ۷۰ سال قبل تمام شده، اما هنوز نتوانستهاند آثار جنگ را بازسازی کنند.
باهنر با اشاره به توسعه روستاها در جمهوری اسلامی، اظهار کرد: اول انقلاب ۷۰ درصد جمعیت کشور ما روستانشین و مابقی شهرنشین بودند و ما روستاهایی با هزار خانوار هم داشتیم. در سال ۶۱ که من نماینده بودم، وقتی به روستاها سرمیزدم، برخی روستاها با هزار خانوار جمعیت از من درخواست برق، شیر آب و شنریزی جادهها را داشتند. اکنون اما ما در کشور هیچ روستایی با بیش از ۱۰ خانوار نداریم که بدون برق و گاز باشد. یعنی علاوه بر سازندگی آن هزار میلیارد دلار خسارت، این پیشرفتها هم در کشور رقم خورد.
وی با اشاره به پیشرفتهای نظامی کشور در دوران جمهوری اسلامی نیز بیان کرد: ما از زمان جنگ تاکنون، تقریبا در تمام تسلیحات تحریم کامل بودهایم، اما با این وجود به سطحی رسیدهایم که بسیاری از کشورها برای خرید موشک و پهپاد از ما صف کشیدهاند. به تعبیر رهبری، اگر آمریکا و رژیم صهیونیستی به ما حمله نمیکنند، به این دلیل نیست که نمیخواهند. آنها هر لحظه به این نتیجه برسند که میتوانند با حمله نظامی ایران را ساقط کنند، بلافاصله این کار را انجام خواهند داد. پس اگر حمله نمیکنند به این دلیل است که میدانند نمیتوانند. اگرچه هر گونه جنگ احتمالی هزینههای زیادی را برای ما در پی دارد، اما هزینههای که ما به آنان تحمیل میکنیم بسیار بیشتر است.
این نماینده ادوار مجلس با بیان اینکه همچنین اصل استقلال نیز کاملا در نظام ما محقق شده است، افزود: امروز حتی کینهتوزترین دشمنان ما نمیتوانند ادعا کنند که ایران وابسته به کشوری دیگر است. اگرچه بسیاری مدعیاند رابطه ایران مثلا با روسیه از چهارچوب استقلال خارج است، اما این حرف ابدا درست نیست. ما با چین و روسیه صرفا رابطه اقتصادی داریم. استقلال ما وقتی خدشهدار میشود که دولت ما تحت تاثیر یک حکومت خارجی شکل بگیرد، در حالیکه اکنون هیچ کشوری نمیتواند ادعا کند که میتواند بر مراکز قدرت ما تاثیر بگذارد. بنابراین استقلال سیاسی ما کاملا محقق شده است. به علاوه ما در بعد علمی نیز کاملا استقلال داریم و در این شرایط تحریمی، عمده نیازهایمان را خودمان تامین میکنیم. [۱]
*این دفاع جانانه از انقلاب اسلامی در حالی است که طی سالهای اخیر کمتر شاهد طرح چنین مبانی پرمغزی برای دفاع از کارنامه انقلاب و نظام اسلامی بودهایم. و نه تنها نبودهایم بلکه حتی دیدهایم مثلا یکی از مسئولان، چند سال قبل در یکی از برنامههای مربوط به دهه فجر در صدا و سیما حاضر شد و در زمان دلار ۱۰ هزار تومانی و تورم تکرقمی به غلط از گسترش فقر در ایران حرف زد!
در اینجا ارائه یک پیوست مهم در بحث دفاع مستند از دستاوردها و کارنامه نظام اسلامی نیز ضروری مینماید و آن "ارتباط مشکلات اقتصادی با پیشرفتهای کشور" است.
ایران امروز، ۴۶ سال پس از انقلاب در کنار تمام پیشرفتهای خود اما با گرانی بیقاعده، تلاطم قیمتها، معضل مسکن و چند مسئله دیگر اقتصادی مواجه است. این مشکلات چطور با آن پیشرفتها قابل توضیح میشوند!؟
پاسخ آن است که اولا مشکلات اقتصادی در تمام کشورها و حکومتها وجود دارد و هیچ اقتصادی و هیچ حکومتی نیست که ادعا کند تمام مشکلات اقتصادی خویش را رفع کرده است.
مسئله دیگر ماجرای بنبستها، بحرانها و راهحلها در مشکلات اقتصادی است. یک اقتصاد پیشرفته و قوی، اقتصادی است که اگرچه دچار مشکلاتی هست اما با بنبست و بحران مواجه نیست. به این معنی که راه حلها وجود دارند و میتوان به آنها دست یازید.
باید دقت کرد و باید توضیح داد که ما مردم ایران همین گزاره ساده را در دوران ستمشاهی نداشتیم!
یعنی اگر مشکلی اقتصادی در ایران وجود داشت؛ این مشکل بدون نظر مساعد آمریکا قابل حل نبود. (از اینجا ارتباط استقلال با مشکلات اقتصادی نیز اثبات میشود) و همین بود که فقر در دوران ستمشاهی به باور نسلی فقرا تبدیل شده بود و یک خانواده فقیر در تقدیر خود نمیدید که بتواند در روزگاری خیلی زود متمکن شود و یا از امکانات پیشرفت بهرهمند شود.
گزاره جالب بعدی که منظره جدیدی از ماهیت بزرگی یا کوچکی مشکلات اقتصادی به ما میدهد؛ نگاه به ارتباط پیشرفتهای کشور با مشکلات اقتصادی است.
مثلا یک فرمول جالب وجود دارد و آن ارتباط پیشرفت نظامی یک کشور با قدرت اقتصادی آن است. پژوهشگران عرصه حکمرانی معتقدند فقط کشورهایی میتوانند در عرصه نظامی پیشرفت کنند که از یک اقتصاد قوی و درونزا برخوردار باشند.
این گزاره درباره ایران اسلامی هم وجود دارد. ما در دوران پهلوی از نظر نظامی و دفاعی بسیار ضعیف، وابسته بودیم و هیچ حرفی برای گفتن نداشتیم. که این جدای از سرسپردگی و وابستگی رژیم ستمشاهی اثر وضعی یک اقتصاد ضعیف و بیرمق بود.
اما امروز با عنایت به پیشرفتهای شگرف نظامی ایران در ابعاد مختلف میتوان رأی داد که ایران بر خلاف زمان پهلوی از یک اقتصاد قوی برخوردار شده است. (نگاهی به تحریمهای ایران میتواند اثر این پیشرفت را در ذهن پژوهندگان ملموستر کند)
لکن همانطور که اشاره شد یک اقتصاد قوی به معنی اقتصاد بیمشکل نیست. بلکه آن اقتصادی قوی است که راه حل مشکلاتش اولا ساده و ثانیا در دسترس است.
روایت جالب دیگر برای اثبات قوت اقتصادی ایران "کاستن از اثر تحریمها" است. ایران اسلامی اگرچه از روز نخست انقلاب تحت شدیدترین تحریمهای آمریکا و متحدانش قرار گرفت لکن از سال ۷۵ و در قالب قانون تحریمی داماتو با صورت رسمی تحریمها نیز مواجه شد. تحریمهایی که قرار بود ایران را فلج کنند.
اما ایران اسلامی فلج نشد!
و نه تنها فلج نشد بلکه به پیشرفتهای علمی، فناورانه، تولیدی، اجتماعی و اقتصادی خود ادامه داد و حتی توانست از متحدان خود نیز به دفاع اقتصادی و امنیتی بپردازد.
(کارشناسان معتقدند ایران اسلامی توانسته اثر تحریمها را به کمتر از ۲۰ درصد برساند)
در اینجا باید به یک سوال جالب و درست هم پاسخ داد و آن اینکه همین مشکلات سادهی اقتصاد ایران از قبیل گرانی بیقاعده و... چرا بروز میکنند!؟
این سؤال درست پاسخهای زیادی دارد که از جمله آنها به عدم اعتقاد برخی مسئولان دولتی به نظارت بر بازار، اجرا نشدن تعدادی از قوانین اقتصادی مهم، بروز پدیده بیدولتی در بازار ایران، بر زمین ماندن راهکارهای مقابله با تأثیر مقولات روانی در اقتصاد، عدم پیروی برخی رفتارهای شخصی شهروندان با منافع عمومی، انزوای نخبگان عرصه حکمرانی و... اشاره کرد.
راه رفع این مقولات را هم باید در دو گزاره "رأی خوب مردم" و "استفاده از نخبگان عرصه حکمرانی" جستجو کرد.