حبوبات یکی از منابع اصلی پروتئین گیاهی است و نقش مهمی در تغذیه خانوارهای کمدرآمد ایفا میکند. افزایش قیمت حبوبات میتواند منجر به کاهش مصرف این محصول و جایگزینی آن با مواد غذایی کمارزش شود.
بر اساس آخرین آمار منتشره توسط مرکز آمار ایران، بالاترین تورم نقطه به نقطه در دیماه با ۶۵.۹ درصد، به حبوبات اختصاص یافت.
این افزایش قیمتها در ماههای اخیر تعجبآور نبود، چرا که حبوبات جزو کالاهای اساسی در سبد غذایی خانوارها محسوب میشود.
سال گذشته، ۲.۳ درصد از کل هزینههای سالانه خانوارها به زیرگروه حبوبات تعلق داشت. اگر از فروشندگان حبوبات علت گرانی را بپرسید، اغلب آنها موضوع را به نرخ ارز ربط میدهند اما سوال این است: چقدر از حبوبات مصرفی کشور وارداتی است؟
بر اساس گفتههای فرامک عزیزکریمی، مدیرکل دفتر غلات وزارت جهاد کشاورزی، نیاز سالانه کشور به حبوبات حدود ۷۹۲ هزار تن است، این در حالی است که تولید داخلی در سال گذشته به ۶۶۱ هزار تن رسید. بنابراین نیاز کشور به واردات حبوبات حدود ۱۳۱ هزار تن در سال است که معادل ۱۶ درصد از کل نیاز کشور خواهد بود.
البته برخی فعالان در حوزه واردات نیز این ادعا را دارند که ۳۰ درصد نیاز حبوبات کشور وارداتی است تا بتوانند از مزایای دریافت ارز به نرخ ترجیحی استفاده کنند.
واردات حبوبات با ارز ترجیحی ۲۸۵۰۰ تومانی انجام میشود، بنابراین گره زدن افزایش قیمت حبوبات به نرخ دلار اصلا منطقی به نظر نمیرسد.
بر اساس آمار گمرگ، در ۸ ماه نخست سال جاری حدود ۱۲۷ هزار تن حبوبات با ارز ترجیحی وارد کشور شده است. اتفاقی که سال گذشته و در بازه زمانی پایان سال افتاد، این بود که خبرهایی مبنی بر احتمال حذف ارز ترجیحی برای حبوبات منتشر شد که این اخبار منجر به افزایش ناگهانی قیمتها شد؛ این افزایش قیمت در سال گذشته در حالی اتفاق افتاد که تورم ماهانه حبوبات در بهمنماه منفی بود.
بر اساس آمار ارائه شده توسط مرکز آمار ایران مطابق با شاخص قیمت تولیدکننده، تورم نقطهبهنقطه حبوبات در آبانماه ۵۸ درصد بوده است.
این شاخص تغییرات قیمت کالاها و خدمات را در مرحله تولید یا عمدهفروشی اندازهگیری میکند و نشاندهنده هزینههایی است که تولیدکنندگان برای تولید کالاها و خدمات متحمل میشوند و به نوعی منعکسکننده تورم در مراحل اولیه چرخه اقتصادی است.
* تورم تولیدکننده چگونه منجر به افزایش قیمت مصرف میشود؟
تغییرات شاخص قیمت تولیدکننده معمولاً به عنوان یک شاخص پیشرو برای تورم مصرفکننده مورد استفاده قرار میگیرد.
افزایش قیمت در مرحله تولید، نهایتاً به افزایش قیمت کالاها و خدمات برای مصرفکننده منجر میشود، بنابراین تورم نقطهبهنقطه تولید حبوبات نشان از افزایش هزینههای تولید دارد که در نهایت باعث افزایش قیمت مصرفکننده خواهد شد.
بررسیهای میدانی در چند هفته اخیر نشان از این دارد که انتظارات تورمی نقش موثری در افزایش قیمتها داشته است. در این بازه زمانی همه چرخه تولید و مصرف از گرانی صحبت میکردند و انتظار این افزایش قیمت را داشتند.
برخی فروشندگان بازار مولوی تهران در این باره به «وطن امروز» گفتند به دنبال افزایش قیمتها در یک ماه گذشته، فروش آنها تا ۳۰ درصد کاهش یافته است. به گفته آنها، کاهش تقاضا برای حبوبات بستهبندی بیشتر از حبوبات فله بوده است.
یکی از فروشندگان در این باره اظهار کرد: با توجه به کاهش قدرت خرید مردم، میزان سفارش نیز نسبت به سال گذشته نزدیک به ۴۰ درصد کاهش داشته است.
بر اساس اظهارات فعالان بازار حبوبات تهران، قیمت انواع حبوبات در ماههای اخیر بیش از ۲۰ درصد افزایش یافته است. در حال حاضر میانگین قیمت فلهای عدس درشت ۱۴۰ هزار تومان، نخود ۱۳۰ هزار تومان، عدس ریز ۱۲۰ هزار تومان، لپه ۱۲۵ هزار تومان، لوبیا رشتی ۱۹۰ هزار تومان، لوبیا قرمز ۱۵۸ هزار تومان و ماش ۱۰۵ هزار تومان است.
سود مجاز واحدهای بستهبندی حبوبات ۱۷ درصد است. البته این محصول تا زمانی که به دست مصرفکننده نهایی برسد، حاشیه سود توزیعکنندگان عمده و خرد نیز به آن اضافه میشود. با این حال گاهی دیده میشود حبوبات بستهبندی با حاشیه سود بیشتر از حد مجاز عرضه میشوند.
قیمت حبوبات بستهبندی به برند آن نیز وابسته است اما به طور میانگین بستهبندی ۹۰۰ گرمی انواع حبوبات و تغییر قیمت آنها در یک ماه اخیر با اطلاعاتی که از فروشگاهها و سایتهای فروش آنلاین به دست آمده در جدول زیر آورده شده است.
* آثار افزایش نرخ ارز بر تولید تا انتظارات تورمی
طبق آمارهای موجود، افزایش نرخ دلار و اثر آن بر انتظارات تورمی بیشتر تاثیر روانی بر بازار دارد. این تاثیر به این دلیل است که واردات تاکنون با ارز ترجیحی انجام میشده است.
بر اساس گفتههای فعالان حوزه کشاورزی و دادههای مرکز آمار، هزینه تولید در این بخش بهشدت افزایش یافته است. برخی ممکن است بگویند بخش عمدهای از کشت حبوبات در کشور به صورت دیم انجام میشود اما خشکسالی مداوم باعث کاهش سطح زیرکشت و افت تولید شده است. علاوه بر این، افزایش نرخ جهانی حبوبات نیز تاثیرگذار بوده است.
* گلایه مردم از گرانی بحق است
مجتبی یوسفی، عضو هیاترئیسه مجلس شورای اسلامی درباره موضوع افزایش قیمت حبوبات و گرانیهای اخیر، بر اهمیت جلوگیری از افزایش تورم و بهبود شرایط معیشتی اقشار ضعیف تأکید کرد و گفت: گلایه مردم از گرانی بحق است.
یوسفی با اشاره به معیشت مردم اظهار داشت اقشار ضعیف و متوسط جامعه در مواجهه با تورم روزانه در حوزههای مسکن و کالاهای اساسی با مشکلات جدی روبهرو هستند. وی افزود: دغدغه نمایندگان و هیاترئیسه مجلس، همراهی دولت در ارائه کالابرگهای حمایتی برای کاهش هزینههای خانوار، بویژه در حوزه کالاهای اساسی بوده است که شامل حبوبات سایت رسمی بت فوروارد هم میشود و این منابع پیشبینی شده قرار است به دهکهای اول تا هفتم به شکل سبد حمایتی برای اقشار متوسط و ضعیف جامعه، بویژه در ایام نوروز و ماه رمضان ارائه شود.
یوسفی ادامه داد: مجلس آماده است به دولت در ارائه لایحهای دوفوریتی برای کاهش تورم و جلوگیری از کاهش ارزش پول ملی و افزایش قیمت ارز کمک کند. همچنین توجه به معیشت مردم و اقشار مختلف از جمله بازنشستگان، معلمان و کارگران در کمیسیونهای تخصصی مجلس دنبال میشود.
* راهکار چیست؟
برای مدیریت شرایط فعلی، میتوان به افزایش تولید داخلی، بهبود سیاستهای وارداتی و نظارت بیشتر بر توزیع کالا اشاره کرد. ادامه روند فعلی میتواند فشار اقتصادی بیشتری بر اقشار کمدرآمد وارد کند و الگوی مصرف غذایی جامعه را تغییر دهد.
دولت میتواند در کنار روندی که هماکنون در تخصیص کالابرگ آغاز کرده است، قدمهایی هم برای کاهش هزینههای تولید بردارد. به عنوان مثال با تخصیص تسهیلات مالی و تجهیز کشاورزان به تکنولوژیهای نوین کشت، هزینههای تولید را کاهش دهد.
تجربههایی مانند توسعه کشت گلخانهای در کشورهایی نظیر هند یا استفاده از بذرهای مقاوم در برابر خشکی میتواند الگوی مناسبی برای کشورمان باشد.
در نهایت با توجه به کاهش بارندگی در سالهای اخیر و افت سطح زیرکشت دیم، توسعه سیستمهای آبیاری قطرهای یا حمایت از کشت مکانیزه نیز میتواند بخشی از این کمبود را جبران کند.
بنابراین تصمیم به افزایش قیمت بلیت سینما در شرایطی گرفته شده که با گرانی کالاهای مختلف، موج تازهای از کاهش شمار تماشاگران سینمای ایران در راه خواهد بود.
در شرایطی که تنها یک هفته تا آغاز نمایش عمومی فیلمهای نوروزی ۱۴۰۴ باقی مانده، این روزها بار دیگر زمزمهها درباره افزایش قیمت بلیت سینماها بالا گرفته و احتمال میرود پیشنهاد شورای صنفی نمایش برای افزایش بهای بلیت به ۱۰۰ هزار تومان که به سازمان سینمایی ارائه شده، تا پیش از شروع اکران سال جدید مورد موافقت قرار گرفته و اجرایی شود؛ اتفاقی که تبعات جدیدی را بر سینمای ایران تحمیل خواهد کرد.
خلاف جهت جریان اقتصاد
تلاشها برای افزایش قیمت بلیت سینما در حالی به جریان افتاده و فضاسازی رسانهای برای آن در شرایطی آغاز شده که به نظر میرسد این افزایش بهای بلیت همخوانی چندانی با وضعیت اقتصادی کنونی کشور ندارد. در حالی که به طور معمول با افزایش نرخ ارز و به تبع آن گرانی اغلب کالاهای ضروری و غیرضروری، سفره خانوار ایرانی تا اندازهای کوچکتر از گذشته میشود، بدیهی است که بعضی از هزینههای غیرضروری از سبد مصرف خانوادههای ایرانی حذف شود و در این شرایط، یکی از اولین انتخابهای اغلب خانوادهها، مصارف فرهنگی و در صدر آنها سینماست.
بنابراین تصمیم به افزایش قیمت بلیت سینما در شرایطی گرفته شده که با گرانی کالاهای مختلف، موج تازهای از کاهش شمار تماشاگران سینمای ایران در راه خواهد بود.
آخر هفته میلیونی
رقم ۱۰۰ هزار تومانی بلیت سینما، زمانی بیشتر به چشم میآید که سینما را به عنوان یک تفریح خانوادگی ببینیم و هزینه یک خانوار ۴نفره معمولی را برای تماشای یک فیلم در سالن سینما بررسی کنیم. در چنین شرایطی، با احتساب ۱۰ هزار تومان مالیات بر ارزش افزوده که قیمت بلیت را به ۱۱۰ هزار تومان میرساند، ۴ بلیت سینما ۴۴۰ هزار تومان برای این خانواده آب خواهد خورد که با احتساب یکی دو ظرف چیپس یا پاپکورن، به راحتی از ۷۰۰ هزار تومان عبور میکند.
این ارقام البته با احتساب هزینه رفتوآمد به پردیسهای سینمایی، از این هم بیشتر شده و به مرز یک میلیون تومان نزدیک خواهد شد. پس تردیدی نیست که این توقع بیجایی است که بخواهیم خانوادههای طبقه متوسط شهرنشین، برای یک تفریح خانوادگی آخر هفته، یک میلیون تومان (یا نزدیک به آن) هزینه کنند و طبیعی است که آنها با کاهش بسامد مراجعه خود به سالن سینما، ترجیح خواهند داد تمایلشان به استفاده از محصولات دراماتیک را با سریالهای خانگی مرتفع کنند یا در انتظار نمایش آنلاین فیلمهای سینمایی در پلتفرمها بمانند.
بیتوجهی به کشش قیمتی بلیت
از سوی دیگر، کاربرد علم اقتصاد، اثبات دیگری بر خطای تصمیمگیری اصناف سینمایی درباره بهای بلیت ارائه میکند. در بحث درباره بلیت سینما، به طور خلاصه میتوان به متغیری ساده با عنوان «کشش قیمتی» اشاره کرد که رابطه میان افزایش قیمت یک کالا و کاهش مصرف آن را توضیح میدهد؛ به این معنا که هرچه قیمت بالا برود، چقدر مصرف کم میشود؟ به طور مثال، هرچه قیمت بعضی کالاها مثل نان، بنزین یا حتی نمک که اصطلاحاً «کمکشش» هستند، بالاتر برود،
مصرفشان کاهش جدی نمییابد، اما در مقابل، اغلب محصولات فرهنگی در دسته کالاهای «پرکشش» قرار میگیرند و با افزایش قیمت، به سرعت با کاهش مصرف مواجه میشوند. به همین دلیل است که افزایش قیمت اینگونه کالاها مثل بلیت سینما، اقدامی خطرناک است و میبایست با دقت و حساسیت زیادی انجام شود؛ نه آنکه هر سال به راحتی ۲۰ تا ۵۰ درصد افزایش قیمت تجربه کنند. در چنین شرایطی است که بسیاری از خانوادهها -که همین حالا با بلیت ۸۰ هزار تومانی نیز به سختی سینما میروند- بعد از افزایش قیمت بلیت سینما به ۱۰۰ هزار تومان، آن را بیش از گذشته از سبد مصرفی خود حذف میکنند و با این تصمیم، عملاً این سینمای ایران است که متضرر خواهد شد.
توهم فروش و کاهش مخاطب
تصمیم به افزایش قیمت بلیت، همچنین اگرچه به رکوردشکنیهای متوالی گیشهای انجامیده، ولی در جهت کاهش شمار تماشاگران عمل کرده است. در حالی که طی سال ۱۴۰۲، فیلم «فسیل» با جذب ۷.۵ میلیون تماشاگر توانسته بود گیشهای ۳۲۵ میلیارد تومانی رقم بزند و لقب پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران را به دست آورد، حالا فیلم «هفتاد سی» از همان سازندگان، با تماشاگرانی بسیار کمتر، در آستانه شکستن رکورد آن اثر قرار دارد.
این فیلم در حالی فقط چند میلیارد با رکورد گیشه «فسیل» فاصله دارد که هنوز به ۵.۵ میلیون تماشاگر نرسیده و بیش از ۲ میلیون مخاطب، کمتر از آن اثر دارد. این در حالی است که سینمای ایران عملاً همه داشتههای خود -از پژمان جمشیدی و سام درخشانی و بهرام افشاری گرفته، تا محسن تنابنده و هوتن شکیبا و حتی نوید محمدزاده- را در سینمای کمدی ۱۴۰۳ داشت، ولی هنوز هیچ فیلمی به نزدیکی میزان تماشاگران «فسیل» نرسیده و شکسته شدن این رکورد، نشان میدهد که اگرچه رقم فروش در حال افزایش است، ولی میزان تماشاگر فیلمهای سینمایی کاهش یافته و رکوردشکنیهای پیدرپی، عملاً چیزی جز توهم جذب تماشاگر نیست.
پلتفرمها فهمیدند، اما...
نگاهی به صنعت نسبتاً موفق سریالهای خانگی که در برابر فیلمسازی برای سالنهای سینما، به وضوح فعالیتی سودآورتر به شمار میآید، نشان میدهد پلتفرمهای ویاودی نزدیک به ۲ سال است که ارقام هزینه اشتراک خود را بالا نبردهاند. این تصمیم که از اواخر سال ۱۴۰۲ با آغاز نمایش آگهیهای میانبرنامه و استفاده تبلیغاتی از بیلبوردهای درون سریالها همراه شد، در هفتههای اخیر به نمایش چند آگهی متوالی در میانه سریال رسیده است.
نکته مهم آن که با وجود این مسائل، نرخ اشتراک فیلیمو، فیلمنت و نماوا همچنان ثابت مانده که نشان از یک تصمیم کلان مدیریتی در این شرکتها دارد. نتیجه سایت اصلی بت فوروارد آن که اگرچه صاحبان این سه سرویس، برای مدتها آماج انتقادات کاربران خشمگین قرار گرفتند و حتی احتمالاً با موجی از عدم تمدید اشتراک هم مواجه شدند، ولی همچنان بهای اشتراک را در شرایط ناپایدار اقتصادی کشور ثابت نگه داشتند و این تصمیم نشان از درک درست کسبوکار پلتفرمداری نسبت به اقتصاد کنونی کشور داشت. عجیب آن که بعضی از مدیران پلتفرمها، خصوصاً مدیران فیلمنت، از جمله چهرههای تأثیرگذار صنفی سینما به شمار میروند، ولی موضع آنها درباره بلیت سینما، در تضاد عملکردشان به عنوان مدیر پلتفرم است!
یک تجربه مهم
فارغ از همه این موارد، مرور یک تجربه خاص در تاریخ سینمای ایران، جالب توجه و البته درسآموز است. اهالی سینما به خاطر دارند که در اوج ناآرامیهای اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ -که گیشه را به شدت زمین زده بود- مدیران وقت سازمان سینمایی، تصمیم گرفتند برای مدت دو هفته، بلیت سینماهای سراسر کشور را نیمبها عرضه کنند تا با تغییر در شمار تماشاگر و میزان فروش، وضعیت کمی بهتر از گذشته شود.
بنابر این تجربه، در آن زمان با وجود نصف شدن بهای بلیت، نهتنها سینمای ایران با کاهش فروش مواجه نشد، بلکه با افزایش چشمگیر یک و نیم برابری شمار مخاطبان سینما، رقم گیشه سینما به رقم بدون بلیت نیمبها نزدیک شد. این در حالی بود که در آن ایام، شبکههای سیما تبلیغات چندانی برای سینما انجام ندادند و اینستاگرام نیز فیلتر شده بود و امکان اطلاعرسانی این مسئله برای اهالی سینما وجود نداشت